چرا همان 28ام دربارهاش ننوشتم؟
وقت نمیشد؟ خب چرا 27ام ننوشتم؟ چرا دو روز قبلترش، بعدترش، نمیدانم هر روز دیگری تا امروز؟
بحث وقت و فرصت و این چیزها نیست. کلمه نداشتم. جملهبندی میکردم در ذهنم، بعد میدیدم که نه خوب نشده آنقدر که روی کاغذ ثبت شود. بعدترش میگفتم نکند یکهو کلمههای بهتر و قشنگتری بیایند و بفهمم جملات قبلی مهمل و بیمعنا بودهاند. نکند اصل حرفم را نتوانند بیان کنند، نکند عقیم باشند از مفهوم؟...
در این یکسال درباره خودمان این فکر را نکردهام؟ شک نکردهام؟ باید یکبار جداگانه بنویسم دربارهاش. کاملتر.
اما الان باید با همین جملاتی که در مغزم میگذرند بگویم. همینها اگرچه کامل و بی نقص نیستند اما «من»اند. تمام «من»، آینهای از درون من با عیب با نقص با حفرهها و کمبودها. از خودم در این یکسال فرار نکردهای، پس چرا از کلماتم فرار کنی؟
اصلا حالا که بیشتر فکر میکنم میبینم تو را هم دوست دارم بهخاطر نقصهایت.
میخواستم بنویسم، بخاطر اینکه کامل نیستی، اما این را میدانی و برای خوبتر شدن هرلحظه تلاش میکنی. بخاطر اینکه مثل همه انسانها هستی و مثل هیچکس نیستی.
میخواستم بنویسم، تو را دوست دارم به این خاطر که میتوان روی تو حساب کرد.
میخواستم بنویسم تو را دوست دارم چون اراده و تصمیم داری، چون اهل تسلیم نیستی.
میخواستم بنویسم دوستت دارم چون عجولی، چون از زمان و وقت مقتضی خوب میدانی اما باز هم بیطاقت میشوی. میخواستم بنویسم همین بیطاقتیات را دوست دارم.
اینها همه شاید باشد، اما این «همه» نیست.
«همه» برای من «حرف زدن» است. روی خیلیها میشود حساب کرد، آدمهای بااراده هم کم ندیدهام. مهربان و خوشخنده و خوش مشرب هم آنقدرها درّ نایابی نیست. اما با همه نمیشود حرف زد. با همه نمیشود ساعتها گفتگو کرد آنقدر که ساعت از دستت دربرود. با همه نمیشود دعوا کرد آنطور که بعد از دعوا دیدگاهت به زندگی بازتر شده باشد. با همه نمیشود از همهکس سخن گفت و شنید. با همه نمیشود هر روز قدر یکسال حرف داشته باشی آنقدر که فکر کنی زمان کم میآید. با همه نمی شود از رویاها گفت و بافت و ساخت و پاخت و... .
پس تمدیدش میکنم. تا آن سالی که بتوانم کلمه بگویم. گفتن کلمات فقط با زبان نیست. با چشمها، با دستها، با گوشها، با قلم، ... با همه اینها با تو حرف میزنم.
پس بهسلامتی کلمه. به سلامتی حرف، این ضامن بقای انسان و انسانیت، یکسالگیمان مبارک:)
زیباترین دریا را
هنوز نپیموده اند
زیباترین کودک
هنوز بزرگ نشده است
زیباترین روزهایمان را
هنوز ندیده ایم
و زیباترین واژه ها را
هنوز برایت نگفته ام
#ناظم_حکمت
برای بیست وهشتم بهمنماه یکهزار و سیصدونودوشش